تنها
ثانیه ها میگذرند!!با همان سرعت همیشگی!اما نمیدانم چرا اینقدر کند و اهسته بنظر میرسند!یعنی دوری و دلتنگی اینقدر تاثیرش بر گذشت زمان زیاد است؟؟؟!!!؟؟؟ گاهی باید چشمها رو به واقعیت زندگی بست "خداوند"تنها روزنه امیدیست که هیچگاه بسته نمیشود...تنها کسی است که با دهان بسته هم میتوان صدایش کرد...با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت...تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر بر میدارد...تنها کسی است که وقتی همه رفتند"میماند...وقتی همه بهت پشت کردند آغوش میگشاید " بـه یـاد تـو مـی افــتـم ...
بغضهارو قورت داد
اشکی که ازگوشه چشمت سرازیرشده رو خیلی زود پاک کرد
نفس عمیقی کشید
لبخند زد
وتمام سوزش قلبت رو با بوسه ای به سیگارداد
تا اون بجای توبسوزه ودودکنه و تمام وجودش مثل خودت نابود بشه
وما باز هم مثل قبل "تنها"...
از فصلی میگویم که هر که دچارش شد
شکسته شد ،پیرشد...
از فصلی که هر لحظه اش " تنهاییم" را به رخم کشید...
خدایا.....بس نیست؟؟!!
خسته شدم از تنهایی...
هـر گـاه هـر لـیـوانـی از دسـتـی مـی افـتـد، هـزار تـکـه مـی شـود؛
بـه یـاد تـو مـی افــتـم ...
هـر هـواپـیـمـای کـاغـذی هـر گـاه سـقـوط مـی کـنـد از اوج بـر دامـنـم؛
بـه یـاد تـو می افــتـم ...
هـر سـیـبـی از شـاخـه ای، هـر قـطـره ای بـه دریـایـی، هـر انـدامـی بـه خـاک مـی افـتـد؛
بــه یــاد تــو مـی افـــتــم ... بـــی صــــدا ... ! "
Design By : RoozGozar.com |