• وبلاگ : تنها
  • يادداشت : پسر خجالتي
  • نظرات : 1 خصوصي ، 1 عمومي
  • پارسي يار : 1 علاقه ، 1 نظر
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سعيد 


    هه...

    يه بار تو يه اتوبوس ديدم يه دختره به من نگاه ميکنه تعجب کردمکه عجيبه!! يه دختر داره به من نگاه ميکنه و لبخند ميزنه

    يني از من خوشش اومده؟

    يه بچه داشت فال ميفروخت و من که هيچ تجربه اي از شروع دوستي با يه دختر نداشتم ازش يه فال خريدمو گفتم برو بده به دختره (خيلي احمقم نه؟) دستام داشت ميلرزيد که دختره فالو گرفت و يه دفه بينمون يه پسره برگشت و اومد عقب روبروي من و گفت با اين خانوم کاري دارييييي؟ اونقدر ترس و استرس و نا اميدي داشتم که فقط گفتم نه ببخشيد قصد بدي نداشتم و رفتم بيرون ....

    ارزومه اونقدر اعتماد به نفس به دست بيارم که همه دخترايي که به خودشون اجازه دادن منو تحقير کنن خودشون برگردن

    دنبال يه دوستم هنوز...