هه...
يه بار تو يه اتوبوس ديدم يه دختره به من نگاه ميکنه تعجب کردمکه عجيبه!! يه دختر داره به من نگاه ميکنه و لبخند ميزنه
يني از من خوشش اومده؟
يه بچه داشت فال ميفروخت و من که هيچ تجربه اي از شروع دوستي با يه دختر نداشتم ازش يه فال خريدمو گفتم برو بده به دختره (خيلي احمقم نه؟) دستام داشت ميلرزيد که دختره فالو گرفت و يه دفه بينمون يه پسره برگشت و اومد عقب روبروي من و گفت با اين خانوم کاري دارييييي؟ اونقدر ترس و استرس و نا اميدي داشتم که فقط گفتم نه ببخشيد قصد بدي نداشتم و رفتم بيرون ....
ارزومه اونقدر اعتماد به نفس به دست بيارم که همه دخترايي که به خودشون اجازه دادن منو تحقير کنن خودشون برگردن
دنبال يه دوستم هنوز...